صفای اشک وفای غم







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





سوته دلان

به یاد روی او

میرود منزل به منزل این دلم دنبال دوست

در دو گیتی هر چه خواهم من به یاد روی اوست

گشته لبریز این شراب جام صبرم ای خدا

خسته گشتم بس که کردم با دلم او را صدا

می نویسم از فراقش دردها با عمق جان

از دو چشمم گشته اشک ماتم و حسرت روان

بارالها!تکیه گاه ارزوهایم کجاست؟

همدم شبهای تار خستگی هایم کجاست؟

مینویسم از نگاه نافظ مستانه اش

می کنم جان را فدای ان دل دیوانه اش

در خیال خود دمی من می نشینم در برش

میگذارد او به نرمی روی بازویم سرش

در سکوت بین ما اهسته نجوا میکند

با نگاهی راز دل را بر من هویدا میکند

من به ارامی نگاهش میکنم با عمق جان

او غم چشمان خود را میکند ار من نهان

می نویسم تا که شاید عقده ی دل وا شود

اشک اگر رخصت دهد گمگشته ام پیدا شود

 

 

سخن شک

الا ای قطره ی اشک که بر مژگانم اویزی

هراران عقده بگشایی اگر بر دامنم ریزی

نمیدانم چه میخواهی چه میجویی چه میگویی 

که اگه بر دیده بنشینی گهی از دیده بگریزی

تو ان گوییای خاموشی که شرح حال دل گویی

تو ان در گران قدری که از دریای دلخیزی 

گهی از شوق میرقصی گهی از درد می غلتی

به ان حالت فریبایی بدین صورت غم انگیزی

چو کالای محبت خریداری نمییابی

ز مینای دلم هر شب به جام دیده میریزی 

الا ای کوکب افسرده بخت غم الودم

به محنت ها چه امیزی ز شادی ها چه پرهیزی

به جرو خنده دوشین در اندوهم چه بنشانی

نه ایین وفا باشد که با در مانده بستیزی

کنون کز گلشن چشمم گل اندوه میروید

چه جای شکوه دیگر از تسیم سرد پاییزی


نظرات شما عزیزان:

من و تنهایی؟
ساعت16:58---20 خرداد 1394
وبلاگت خیلی قشنگه.............

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


[+] نوشته شده توسط ali asghar در 16:33 | |